تحقیق حاضر باهدف ارائه الگوی توسعه سواد بومشناختی در مدارس متوسطه طراحی گردید. این مطالعه به روش کیفی و مبتنی بر رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین بود. جامعه آماری شامل مدیران مدارس، معلمان، کارشناسان آموزش محیطزیست، اساتید رشته آموزش محیطزیست و نخبگان حوزه محیطزیست بود که بهصورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند (22 نفر). نتایج پژوهش نشان داد که 16 مقوله و 61 کد مفهومی شناسایی شدند و در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی جای گرفتند؛ بنابراین بهمنظور توسعه سواد بومشناختی، باید با در نظر گرفتن شرایط علی (خانواده، معلمان و مدیران)، سعی در شناخت بیشتر سواد بومشناختی و همچنین بهکارگیری راهبردهای شناساییشده (فرهنگسازی، آموزشوپرورش، رسانه، آموزشی، الگوبرداری و برنامهریزی) نمود. همچنین بهمنظور دستیابی به این راهبردها، باید شرایط زمینهای (زیرساختها و منابع انسانی) و همچنین شرایط مداخلهگر (تسهیلکننده و مخرب) را نیز در نظر گرفت تا به پیامدهای مثبت توسعه (زیستمحیطی، رفتاری و اقتصادی) دستیافت.نتایج پژوهش نشان داد که 16 مقوله و 61 کد مفهومی شناسایی شدند و در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی جای گرفتند؛ بنابراین بهمنظور توسعه سواد بومشناختی، باید با در نظر گرفتن شرایط علی (خانواده، معلمان و مدیران)، سعی در شناخت بیشتر سواد بومشناختی و همچنین بهکارگیری راهبردهای شناساییشده (فرهنگسازی، آموزشوپرورش، رسانه، آموزشی، الگوبرداری و برنامهریزی) نمود. همچنین بهمنظور دستیابی به این راهبردها، باید شرایط زمینهای (زیرساختها و منابع انسانی) و همچنین شرایط مداخلهگر (تسهیلکننده و مخرب) را نیز در نظر گرفت تا به پیامدهای مثبت توسعه (زیستمحیطی، رفتاری و اقتصادی) دستیافت.